۱۴ دی ۱۳۸۳ به تاریخ
[ کامنت شناسی مطالب هودر ]
با توجه به اينکه حسين رضازاده نامزد دريافت عنوان بهترين وزنه بردار قرن شده و فدراسيون جهاني وزنه برداري ( يا يک جايي شبيه به اين ) تصميم داره با استفاده از راي گيري از طريق اينترنت برنده اين مسابقه رو مشخص کنه و طبيعتا هر چيزي که اينترنت و ايران داشته باشه به حسين درخشان هم مربوط ميشه و خوب طبيعتا حسين درخشان هم نظرات خودش رو داره و قرار نيست هميشه مثل همه فکر کنه ( لحن اين جمله اصلا طعنه نداره و کاملا جديه ) چند روز پيش اعلام کرد که
حاضر نيست به رضازاده راي بده . اين کار واکنش هاي مختلفي رو بوجود آورد که هودر رو مجبور کرد راجع به اين قضيه
يکم بيشتر توضيح بده . قصد من نظر دادن راجع به نوشته هاي هودر نيست ( اگرچه که من ترجيح ميدم با وجود اينکه چيز زيادي راجع به وزنه برداري نميدونم به رضازاده راي بدم چون احتمالا خيلي از ترک ها و يونانيهايي که به وزنه بردارهاي کشورشون راي ميدن چيز زيادي راجع به وزنه برداري نميدونن ) ولي چيزي که اين وسط براي من خيلي جالبه نظرات افراد مختلف راجع به آخرين نوشته است . با هم فرازهايي از نظرات اين عزيزان رو بررسي ميکنيم ( خيلي طبيعيه که نوشته هاي داخل پرانتز کار منه ) :
هژیر : میدونی مشکل شما و امثال شما این است که وقتی در حال رفتن به بالای کوه هستید دیگران برای شما اهمیتی ندارند ( متوجه ميشيم که حسين درخشان کوهنورد خوبي نيست چون به ديگران کاري نداره در حالي که يک کوهنورد خوب بايد به بقيه اعضاي گروه هم توجه کنه . اين که اين بخش چه ربطي به رضا زاده يا وزنه برداري داشت زياد مهم نيست ) ولی وقتی پات به سنگ میخوره و یا یکم کارت گیر میکنه آنوقت که به هر وسیله متوسل میشی حتی مطلبی ( يکي از وسايل مهم کوهنوردي مطلبه که وقتي آدم پاش به سنگ ميخوره کاربرد داره ) که تو رو بر خلاف عظت ( عزت؟) نفسی که میخواهی نشان دهی ، یک التماس گر نشون میده !! :)) "اگر قابل میدانید" یکم مضحکه، نه ؟! شما خیلی دارید از اون Help که برای وبلاگ نویسی نوشتید مایه میگذارید اگر به همین منوال پیش بره و شما بدون پشتوانه به بالای کوه برید در آینده نزدیک دچار چالشهای جدی خواهید شد( صحنه ذهني هژير : هودر بدون پشتوانه و با نوشتن مطلبهاي تند به بالاي کوه ميره هژير پايين کوه ايستاده و هودر رو تماشا ميکنه . ناگهان يک چالش خيلي جدي از راه ميرسه و هودر که هيچ پشتوانهاي نداره بهش دچار ميشه ) ;)
کورش(خيلي) بزرگ : رضا زاده یک ورزشکار خود فروروخته (خودفروخته؟) به رجیم (رژيم) اخوندها است و بی خود نیست که تلوزیون هم برای او تبلیغ می کند ( از همينجا ميتونيم حدس بزنيم که رب گوجه دلند و پفک اشيمشي يا پاک يادت نره هم از ورزشکاران خودفروروخته به رجيم آخوندهان ) ما مخلص تمام ورزشکاران وطن پرست هم هستیم ولی فراموش نمی کنیم که این اقا بجای ایران اسم یک عرب سوسمار خور را روی پیراهنش نوشته بود پس همان عربها هم بروند بهش رای بدهند فراموش نکردهایم که بعد از رکوردش تلوزیون روضه امام حسین ( رکورد بايد يک جور مريضي دردناک باشه که تلويزيون به خاطرش روضه پخش ميکنه ) پخش کرد و احتمالا بعد از قهرمان قرن شدن هم باز پخش می کند و از امت همیشه در صحنه تشکر می کند . البته خود رضا زاده عقل درست و حسابی ندارد و این را در برنامه صندلی داغ به وضوح می شد فهمید ( برنامه صندلي داغ يک برنامه تلويزيوني براي سنجش عقل افراد مهمه ) قهرمان کریمیو امثال او هستند که با کروات( قهرمان کريميو از ورزشکاران وطن پرست و عقل دار کشور هستند چون کروات ميزنند ) به صحنه ( پيشنهاد ميکنم از اين به بعد همه ورزشکاران وطن پرست به خصوص ورزشکاران رشته شنا با کروات به صحنه برن ) میروند و خودشان را به رجیم نمیفروشند ( براي تبديل شدن به امثال قهرمان کريميو بايد علاوه بر اينکه با کروات به صحنه ميريد خوتون رو به رجيم نفروشيد )
تمام نوشته هایی که در بالا خونديد توسط اساتید هژیر و کوروش در مورد نوشته هودر گفته شده و من حتي يک حرف رو هم جا به جا نکردم . براي خوندن بقيه نظرات به خود مطلب مراجعه کنيد
پ.ن:طبيعتا خيلي از افراد هم وجود دارند که قبل از نوشتن فکر ميکنند و نظر مرتبط با موصوع ميدن . به نظر من فعلا به غیر از هژیر و کوروش بزرگ بقیه افراد نظراتشون مرتبط به موضوع بوده .
پ.ن.دو : آدم وقتی چنین کامنت هایی رو برای یک مطلب میبینه متوجه میشه که پدر وبلاگ نویسی ایران بودن همچین کار راحتی هم نیست .