۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۴ به تاریخ
[ شهریار کوچولو و نرم افزار ضد تشنگی ]
شهريار کوچولو گفت: -سلام!
پيله‌ور گفت: -سلام.
اين بابا فروشنده‌ی حَب‌های ضد تشنگی بود. خريدار هفته‌ای يک حب می‌انداخت بالا و ديگر تشنگی بی تشنگی.
شهريار کوچولو پرسيد: -اين‌ها را می‌فروشی که چی؟
پيله‌ور گفت: -باعث صرفه‌جويی کُلّی وقت است. کارشناس‌های خبره نشسته‌اند دقيقا حساب کرده‌اند که با خوردن اين حب‌ها هفته‌ای پنجاه و سه دقيقه وقت صرفه‌جويی می‌شود.
-خب، آن وقت آن پنجاه و سه دقيقه را چه کار می‌کنند؟
ـ هر چی دل‌شان خواست...
شهريار کوچولو تو دلش گفت: «من اگر پنجاه و سه دقيقه وقتِ زيادی داشته باشم خوش‌خوشک به طرفِ يک چشمه می‌روم...» ادامه داستان

حالا شده حکايت من و نرم‌افزار جديد گوگل. هرچقدر فکر ميکنم که اين يازده دقيقه و هشت‌و‌نيم ثانيه ( تا اين لحظه ) را چه کار کنم چيزي پيدا نميکنم . شايد بهتر باشد من هم خوش خوشک به طرف يک چشمه بروم .