۲۹ اسفند ۱۳۸۴ به تاریخ
[ نوروز پیروز ]
دیری دیری دیریم. دیری دیری دیریم ...
(این صدای همون آهنگ معروف تحویل شدن سال نوست. سعی کنید همین‌طوری که می‌خواندیش صدایش را هم در بیاورید که جنبه مولتی‌مدیای وبلاگ هم حفظ شده باشد)

سال نوی همه شما مبارک.

امسال به علت دوری از ایران و صد‌البته تنها بودن٫ از دو سال قبل هم کمتر حال و هوای نوروز را حس کردم. موقع تحویل سال هم مجبور بودم در کتابخانه باشم. اما وقتی که دو٫‌سه دقیقه بعد از سال تحویل تلفنم زنگ خورد و صدای پدرم را پشت خط شنیدم و بعد با تمام فامیل صحبت کردم کلی خوشحال شدم و تمام ناراحتی و غم و غصه‌ام دود شد رفت هوا. بعدش هم که از کتابخانه آمدم بیرون یکی از بچه‌ها را دیدم و با هم کلی گپ زدیم و سال نو را تبریک گفتیم و شادمانی کردیم و خوشجال بودیم. طبیعتا الان هم نشسته‌ام جلوی مانیتور و با خوشحالی تایپ می‌کنم و سال نوی شما عزیزان را تبریک می‌گویم.

از طرفی٫ دیشب با تلفن آن برادر عزیزی که سایتم را نگه‌داری می‌کرد و همین دو‌سه هفته پیش یک مرتبه سایت را برای نگه‌داری برد به فلان‌جایش٫ تماس گرفتم و ضمن تبریک سال نو خواستار ارایه اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت سایتم شدم. البته همه‌ی این‌ها را در پیغام گیرش گفتم چون گوشی را بر نداشت. این را هم بهش گفتم که هر‌چه سریع‌تر جوابم را بدهد و صد البته تا الان هیچ جوابی نداده. پس با این وجود دو اتفاق حتما رخ خواهند داد:

۱- امشب من به همان آقا زنگ خواهم زد و ضمن تبریک سال نو خواهر و مادرش را جلوی چشمش خواهم آورد.

۲- حداقل تا یک ماه دیگر من هنوز این‌جا خواهم بود و اسباب کشی نخواهم کرد.

این بود انشای تبریک سال نوی من به شما.