۱۶ بهمن ۱۳۸۷ به تاریخ
[ یک آمپول زن ]
دفعهی پیش که
این پست رو مینوشتم فکر میکردم که خیلی دارم تند میرم و از یک اشتباه لپی و سادهی این استاد نهایت سواستفاده رو میکنم. اما خوب الان بعد از خوندن این جمله :
"سارا بلافاصله او را از املاک بیرون میاندازد و از دروور کمک میگیرد تا
سر و سامانی به املاکش دهد. ابتدا باید دامها را حرکت دهند که در این راه، دوستانی را هم از دست میدهند و
سپس، باید به املاک سر و سامانی دهند"
که گویا توسط یکی از اقوام استاد
نوشته شده به این نتیجه رسیدم که تند که نرفته بودم هیچ، یواش هم میرفتم.
به نظر من کوتوله و دست دوم و تقلبی بودن به خودی خود انقدرها هم بد نیست. بالاخره هرچهکه باشه اینروزها سر که بچرحونی از این آدمها میبینی. اما یک چیز هست که اصلا نتونستم باهاش کنار بیام. اونهم آدم کوتولهایه که توی هر سوراخی سر یک انگشت فرو میکنه و دوست داره راجع به هر چیزی اظهار نظر علمی و فنی کرده باشه.
پ.ن: موقع هوا کردن پست هنوز چشمم به این بخش ازاین شاهکار ادبی روشن نشده بود. " به
ضرس قاطع میشود گفت در کجاها از
تکنیک پردهی آبی استفاده شده. " خدا را صد هزار مرتبه شکر که اگر تا الان یکی نبود که با ضرس قاطع بگوید در کجاهای یک فیلم از تکنیک پردهی آبی استفاده شدهٰ از الان به بعد یک پزشک هست که این کار را بکند.
