۱۷ آذر ۱۳۸۸ به تاریخ
نمیفهمم چرا همهی ماها و محض رضای خدا همهمان علاقهی خاصی به مظلوم نمایی و مظلوم پروری داریم. یعنی اصلا همهی ما ایرانیها ته ناخودآگاهمان منتظریم که یکی توسری مشتی بهمان بزند که بعد زار بیفتیم روی زمین و خودمان را بزنیم و بخراشیم که: ملت، من بربخت آواره را نگاه کنید. و بعد حتما هم انتظار داریم که همه حرفمان را باور کنند و دستی به سرگوشمان بکشند. بعد هم نفرینی و آهی روانهی ظالم گردنکش نامردی کنیم که به این روزمان انداخته و خوش باشیم که آه مظلوم گیراست. من مرده و شما زنده آخر عاقبت این ظالم نامرد را ببینید.
آقا/خانمجان. بهت توهین شده یا تهمت زده شده؟ یا مثلا به ناروا حقی ازت ضایع کردهاند؟ تروخدا هرکاری میکنی بیخیال مظلوم نمای شو. دستت میرسد دهن طرفت را سرویس کن که تا هفت نسل بعد هم نوه و نتیجههایش هم به فکر تکرار قضیه نیفتند. یا نه توهم چاک دهنت را وا کن فحش بده و تهمت بزن و دروغ بگو. یا نه ساکت باش. دستت و زورت هم نمیرسد چاک دهنت هم قدر کافی باز نمیشود ساکت هم نمیخواهی باشی، خوب عزیز من مملکت قانون دارد. برو از طرفت شکایت کن حقت را بگر یا چه میدانم اعاده حیثیت کن. اما محض رضای خدا چسناله نکن و خودت را به خاک و خل نمال. ازین نامههای سرگشادهی صدمن یک غز الکی ننویس و جریان را به روز قیامت واگذارنکن. برو در همین دنیا توی دادگاه از طرف شکایت کن که اگر نشد هم دلت خوش باشد که ما کردیم و نشد.
مثل علی دایی باش که در جواب خزعبلات مایلی کهن شکایت کرد و دادگاه هم به نفعش حکم داد و مرتیکهی هوچی را از مصاحبه ممنوع کرد که آخرش هم که نمیدانم چی شد که از ممنوع المصاحبهای درآمده بود و خواست جواب سوال بدهد یک گریه سیر کرد بعد هم دوروبرش را نگاه کرد که مبادا حرف نامربوطی راجع به علی دایی زد کسی سریع خبر نبرد. این طوری هم نشدیها عین محمّد رحمانیان نباش که ورداشته چسنالهی غمناک نوشته در جواب چیزی که خودش با استناد به مدرک
میگوید توهین است.

۱۴ آذر ۱۳۸۸ به تاریخ
[ فاجعهی دلبستگی ]
گاهی وقتها وسط آهنگهایی که میشنوم بعضی از تکه ها به نظرم خیلی محشر میآیند. طوری که دلم میخواد جایی بنویسمشان که هم یاد خودم بماند و هم بقیه را شریک کرده باشم. برای همین از این به بعد هر از گاهی که به یکی از این تکههای محشر برخوردم این جا مینویسمش.
چیزی که امروز شنیدم این بود:
اما این حادثهی برج و کبوتر
قصهی
فاجعهی دلبستگی شد
ابی
آهنگ برج
آلبوم کوه
