۲۶ آذر ۱۳۸۵ به تاریخ
الان (درست بعد از هفت هشت ساعت سر و کله زدن با مفاهیم اقتصاد خرد و کوفت و زهرمارهای مرتبط) دیگر مطمٔنم که اگر یک بار دیگر شانس به دنیا آمدن و زندگی کردن را داشته باشم٫ دنبال درس نخواهم رفت. یعنی خیلی که به آموزش و پرورش خودم اهمیت بدهم سعی می‌کنم کلاس اول دبستان را تمام کنم که خواندن و نوشتن را بلد باشم.

به جای تمام سال‌هایی هم که درس خواندم می‌روم توی مکانیکی‌ای چیزی تجربه‌ی مفید کسب می‌کنم و درست در همین سن مغازه‌ی خودم را باز می‌کنم.

در جواب کسانی که استدلال معروف " اگه درس نخونی نون خشکی می‌شی" را برای آدم‌هایی مثل من به کار می‌برند باید بگویم که اگر درس نخوانده بودم و (از بین این همه شغل آبرومند که آدم می‌تواند بدون نیاز به تحصیلات انتخاب کند) نمکی شده بودم الان دفتر و دستک خودم را داشتم و حداقل سه چهارتایی بچه‌ی چهار تا دوازده ساله زیر دستم کار می‌کردند. با کدام درس خواندنی می‌توانید به چنین سطحی از مدیریت برسید؟

برچسب‌ها: ,