۱۹ دی ۱۳۸۵ به تاریخ
نگران نباشید. من هیچ بلایی سرم نیامده و صحیح و سالم و سر و مر و گنده همین‌جایی هستم که قبلا هم بودم. منتهی دو هفته‌ای بود که داشتم از تعطیلی بین دو ترم نهایت استفاده راه می‌بردم و به شدت به تن پروری مشغول بودم. خدا پدر و مادر کسی که تعطیلات بین ترم را اختارع کرد بیامرزد. این که آدم بتواند به‌دور از هرگونه نگرانی برای یکی دو هفته‌ای راحت باشد و اصلا آکادمیک فکر نکند خیلی خوب است. حالا من که رشته‌ی خیلی باحالی دارم که جزو علوم انسانی دسته بندی می‌شود و فارق التحصیل‌هایش مثل دکتر و مهندس‌ها آینده ساز مملکت نمی‌شوند، اما آن بیچاره‌هایی که مجبورند با کلی فرمول و مسئله و این‌جور چیزها سر و کله بزنند واقعا به چنین استراحت‌هایی نیاز دارند.

در این مدت کلی خوش گذراندم، کلی فیلم خوب دیدم ، و کلی آهنگ خوب شنیدم. مقداری هم به فلسفه‌ی زندگی و آینده‌ی شغلی و این‌جور چیزهایی که احتمالا در این سن یقه‌ی هر آدمی را می‌گیرند فکر کردم و تصمیمات مهم گرفتم.

احتمالا تا یکی دو روز دیگر یک چیزی راجع به فیلم‌هایی که دیدم می‌نویسم و یکی‌دوتا آهنگ خوب معرفی می‌کنم.